به گزارش مشرق، محصولات دستکاری شده ژنتیکی اصطلاحاً به محصولاتی گفته میشود که ژنهایی از آن با موجودی ناهمسان جایگزین شده باشد. این کار که بهوسیله دانش پیشرفته در حوزه زیستفناوری (بیوتکنولوژی) انجام میشود با هدف انتقال یک خاصیت معین از موجود مهمان به میزبان صورت میگیرد. به این ترتیب غالباً هدف از مهندسی ژنتیک در گیاهان انتقال یک یا چند ژن به گیاه است که درصورت موفقیت یک ویژگی جدید به گیاه میافزاید. این ویژگی جدید معمولاً در گیاهان همخانواده یافت نمیشود؛ به همین دلیل انتقال ژن یا ژنهای عامل این ویژگی، که گاهی در گیاهان غیر همخانواده یا حتی موجود زنده دیگر مانند یک گونه باکتری موجود است، از طریق روشهای متداول «اصلاح نباتات»محقق نخواهد شد.
در همین راستا واحد پژوهش سازمان کوثر نوشت: این دانش در دنیا پس از تحقیقات فراوان در دهه ۱۹۷۰ میلادی در سطح آزمایشگاهی به ثمر رسید و تجاریسازی اولین محصول تراژن در دهه ۱۹۹۰ میلادی انجام شد. هماکنون حدود ۹۹ درصد محصولات دستکاری شده ژنتیکی که بصورت تجاری در دنیا کشت میشوند شامل چهار قلم سویا، ذرت، پنبه و کلزاست.
محصولات دستکاری شده ژنتیک به نامهای دیگری نیز موسومند: محصولات مهندسی ژنتیک شده، اصلاح ژنتیک شده، ترانسژنیک، دستورزی شده ژنتیک، تغییر یافته ژنتیک و تراریخته دیگر اصطلاحاتی است که برای این محصولات بکار میرود. فرهنگستان اخیراً واژه «تراژنه» را بهعنوان معادل فارسی این محصولات برگزیده است.
*تراژن، در برنامه ششم توسعه کشور
طی دو دهه گذشته مصرف این محصولات – خصوصاً روغنهای خوراکی وارداتی - در کشور ما بیسابقه نبود، اما تغییرات و جهتگیریهای خاص ایجاد شده در سال ۹۴ موجب شد شرایط بگونه دیگری رقم بخورد. دولت مطابق لایحه برنامه ششم توسعه کشور ملزم شده بود کشت ۱.۶ میلیون هکتار محصولات تراژن را با اولویت پنبه و برنج در دستور کار قرار دهد. (کل سطح زیر کشت برنج کشور حدود ۶۵۰ هزار هکتار است) رسانهای شدن مواد لایحه برنامه ششم در پاییز سال ۹۴ باعث شد مناقشه میان موافقان و مخالفان تولید تجاری این محصولات بالا بگیرد.
*دلایل موافقان تجاریسازی در یک نگاه
موافقان کشت تجاری محصولات تراژن چند استدلال را برای اثبات ضرورت حرکت سریع به سمت این محصولات مطرح کردند.
نکته اول از مزایای این محصولات، «پرمحصولی» و «بازدهی بالا» در حد ۱۵ درصد است. موافقان تجاریسازی با توجه به اقلیم خشک و کمآب ایران ضرورت استفاده از ارقام پربازده را در خودکفایی ملی یادآور میشدند.
نکته دومی که موافقان تجاریسازی برمیشمردند، «جلوگیری از مصرف گسترده سموم» در عملیات کاشت این محصولات، و به این ترتیب کمک به ارتقاء سلامت جامعه بود.
نکته سوم از استدلالهای موافقان تجاریسازی محصولات دستکاری ژنتیک شده، این بود که برخی از این محصولات – ازجمله روغنهای خوراکی - طی بیش از یک دهه به مصرف مردم ایران رسیده و هیچ اثر سوئی بر سلامت مردم در این زمینه گزارش نشده است.
نکته چهارم خودکفایی در اقلام اساسی و جلوگیری از واردات این اقلام بود. برای مثال بالغ بر ۹۵ درصد مواداولیه روغنهای خوراکی از کانال واردات تأمین میشود و ضرورت تولید داخل این اقلام اساسی بوده و ضرورت قطع وابستگی، برکسی پوشیده نیست. ضمن اینکه حتی اگر این موارد عوارض احتمالی نیز داشته باشد تولید داخلی این محصولات نسبت به واردات به دلایل مختلف، در اولویت است؛ چه اینکه علاوه بر رعایت مؤلفههای اقتصادمقاومتی و تأکید بر خودکفایی و تولید داخلی، توان کنترل مضرات احتمالی این محصولات با تولید داخل، نسبت به واردات میسرتر خواهد بود.
*دلایل مخالفان تجاریسازی در یک نگاه
از سوی دیگر مخالفان کشت تجاری محصولات تراژن نیز به دلایلی مخالف کشت گسترده این محصولات بودند.
مخالفان کشت تجاری این محصولات معتقد بودند مطالعات کافی در زمینه تأثیرات سلامت و محیط زیست این محصولات انجام نشده و به همین دلیل نباید پیش از انجام این آزمایشها کشت این محصولات در دستور کار قرار گیرد.
مخالفان تجاریسازی معتقد بودند زیرساختهای لازم برای آنالیز ریسکهای احتمالی این محصولات، چنان که در دنیا انجام میشود در کشور وجود ندارد. این زیرساختها شامل نیروی انسانی ارزیاب، آزمایشگاههای تخصصی، نهادهای ارزیاب، منابع و بودجه و مواردی از این قبیل میشد. مخالفان تجاریسازی به همین دلیل معتقد بودند در کشور اساساً ارزیابی نظاممندی برای سنجش ریسک احتمالی و نیز همبستگی بیماریهای حاد جامعه با مصرف این محصولات انجام نشده و عدم وجود گزارشهای ریسک سلامت نیز به این دلیل بوده نه لزوماً به دلیل سلامت این محصولات.
نکته سومی که مخالفان تجاریسازی بر آن تأکید میکردند استفاده از ظرفیتهای بیشمار و بیخطر کشاورزی ایران بود که دو عامل اصلی استفاده از فناوری تراژن، یعنی «پرمحصولی» و «جلوگیری از سموم»، را با روشهای بیخطرتر ممکن میکرد. گستردگی منابع اعم از آب و خاک و نیروی انسانی و دانش و همچنین مبارزه بیولوژیک با آفتها چند نمونه از این محورها به شمار میرفت؛ ضمن اینکه تأکید میشد ایران با دارا بودن ۱۱ اقلیم از ۱۳ اقلیم دنیا، از حیث تنوع اقلیم در دنیا کمنظیر است.
نکته بعدی این بود که کاشت بدون ارزیابی این محصولات، میتوانست تأثیرات غیرقابل برگشتی بر زیست بوم کشور باقی بگذارد؛ مخالفان معتقد بودند به همین دلیل است که طی دو دهه گذشته تقریباً تمامی کشورهای اتحادیه اروپایی، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای دیگر با اینکه واردات کنترل شده این محصولات را انجام میدهند، برای کشت این محصولات در سرزمینهایشان، ممنوعیتهای شدیدی اعمال میکنند.
و نکته پنجم ترس از نفوذ کمپانیهای بزرگ بود که صاحب این فناوری پیشرفته به شمار میآیند. مخالفان تجاریسازی این محصولات ضمن تأکید بر اینکه بسیاری از محصولات تولید شده در داخل، درحقیقت توسط کمپانیهای بزرگ مانند راکفلر، سینجنتا، بایر، مونسانتو و دوپونت ثبت پتنت جهانی شدهاند، از حیث «وابستگی اقتصادی» و «پرداخت غرامت کلان» و همچنین «وابستگی بذرها و نهادههای کشاورزی» و «امکان وجود نفوذ امنیتی» ابراز نگرانی میکردند.
*«ضرورت پژوهش» و «واردات بیضابطه» مورد اتفاق طرفین
گذشته از موارد اختلافی، طرفین بر دو مقوله اتفاق نظر داشتند. «ضرورت پژوهشهای بنیادی در این عرصه» و «نگرانی از واردات بیضابطه محصولات تراژنه» مورد تأکید هردو طرف قرار داشت. موافقان و مخالفان تجاریسازی این محصولات بر لزوم سرمایهگذاری و پیشتاز بودن کشور در عرصه علمی تأکید میکردند.
همچنین متخصصان هر دو گروه تأکید میکردند مبادی ورودی فاقد هرگونه کیت تشخیص تراریختگی است و همچنین بهدلیل حجم کالاهای قاچاق وارداتی، اساساً نظارت بر تراریخته بودن این محصولات را غیرممکن ارزیابی میکردند.
گذشت زمان نشان داد که متاسفانه این انتقادات کاملاً درست بوده و علاوه بر عدم وجود کیت تشخیصی و همچنین جدی بودن مسئله «قاچاق کانتینری»، اصولاً تراژنه بودن محصولات وارداتی در مبادی ورودی کشور توسط ناظران ذیربط مورد پرسش قرار نمیگرفته تا واردکننده، تراژن بودن یا نبودن محصول خود را مشخص کند.
بعدها یکی از مسئولان رده بالای وزارت بهداشت بر این دغدغه متخصصان صحه گذاشت و در پاسخ به خانم میرسیدی – خبرنگار حوزه سلامت صداوسیما – اذعان کرد که نظارت بر واردات محصولات تراریخته در مبادی گمرکی دارای این نقایص هست.
*موضع دولت و مسئولان اجرایی
اظهارنظر دولت و مسئولان اجرایی نیز طیف گسترده ای – از موافق تا مخالف – را دربرمیگرفت اما چنان که در گزارش مربوطه خواهیم دید برآیند اظهارات مسئولان، نشان میداد که عقلانیت کافی برای رعایت جنبههای احتیاطی پیش از آزادسازی این محصولات وجود دارد. عقلانیتی که شاید بیش از همه در نامه اخیر دکتر ظریف به معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری متبلور شده است. مسئولان کشور با تأکید بر ضرورت حفظ آرامش جامعه و پرهیز از زیادهروی و بزرگنمایی اشکالات و مزایای این محصولات، ضمن تأکید بر استفاده از مزایای این دانش نوین، بر ضرورت انجام آزمایشهای لازم نیز تأکید داشتند.
*تصمیم نهایی مجلس
به هر رو بیش از یک سال مردم شاهد اظهارنظر گسترده موافقان و مخالفان مصرف عمومی محصولات تراژن در رسانهها بودند. نهایتاً مجلس یکماه قبل درخلال بررسی لایحه برنامه ششم توسعه به این حرف و حدیثها پایان داد و تجارت این محصولات را بدون ارزیابی لازم ممنوع و همچنین برچسبگذاری و اعلام عوارض احتمالی را به مصرفکننده الزامی اعلام کرد.